دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

خونریزی‌ زیرعنکبوتیه‌

شرح بیماری
خونریزی‌ زیرعنکبوتیه‌ عبارت‌ است‌ از خونریزی‌ ناگهانی‌ در ناحیه‌ بین‌ دو غشای‌ پوشاننده‌ مغز. این‌ فضا به‌ طور طبیعی‌ با مایع‌ مغزی‌ ـ نخاعی‌ پر می‌شود. این‌ بیماری‌ می‌تواند تمامی‌ سنین‌ را مبتلا کند ولی‌ در بزرگسالان‌ 50-25 ساله‌ شایع‌تر است‌.
علایم‌ شایع‌
سردرد شدید و حاد که‌ غالباً با از دست‌ رفتن‌ هوشیاری‌ دنبال‌ می‌شود.
خواب‌آلودگی‌، گیجی‌، تشنج‌ یا اغما
درد چشم‌ با حساسیت‌ زیاد به‌ نور
استفراغ‌
ضربان‌ قلب‌ و تنفس‌ سریع‌
سفتی‌ گردن‌ همراه‌ با درد در هنگام‌ حرکت‌
تب‌
کرختی‌، ضعف‌ یا عدم‌ توانایی‌ حرکت‌ دادن‌ یک‌ اندام‌
علل‌
آسیب‌ به‌ سر (شایع‌ترین‌ علت‌)
آترواسکلروز (تصلب‌ شرایین‌)
عفونت‌ در هر قسمت‌ از دستگاه‌ عصبی‌ مرکزی‌
پارگی‌ یک‌ آنوریسم‌ (قسمت‌ ضعیف‌ شده‌ یک‌ شریان‌) که‌ از هنگام‌ تولد وجود داشته‌ است‌. غالباً قبل‌ از پارگی‌، فشارخون‌ بالا یا تصلب‌ شرایین‌ وجود دارد.
اختلال‌ خونریزی‌ مثل‌ کم‌خونی‌ سلول‌ داسی‌شکل‌، لوسمی‌ یا هر اختلالی‌ که‌ عارضه‌ جانبی‌ یک‌ داروی‌ تجویز شده‌ باشد.
بدشکلی‌ شریانی‌ ـ وریدی‌
عوامل تشدید کننده بیماری
آترواسکلروز (تصلب‌ شرایین‌) یا فشار خون‌ بالا
سابقه‌ خانوادگی‌ اختلالات‌ خونریزی‌ دهنده‌
آنوریسم‌های‌ مغزی‌ (خانوادگی‌)
بیماری‌ چندکیستی‌ کلیه‌
پیشگیری‌
از سر در مقابل‌ صدمات‌ محافظت‌ کنید. در اتومبیل‌ از کمربند، در ورزش‌های‌ تماسی‌ از محافظ‌ سر و در هنگام‌ دوچرخه‌سواری‌ از کلاه‌ ایمنی‌ استفاده‌ کنید.
برای‌ آنوریسم‌ یا بدشکلی‌ شریانی‌ ـ وریدی‌ موجود از درمان‌ طبی‌ استفاده‌ کنید.
عواقب‌ مورد انتظار
اگر جراحی‌ ممکن‌ باشد، احتمال‌ بهبودی‌، خوب‌ است‌. ممکن‌ است‌ در بعضی‌ موارد فلج‌ نسبی‌، ضعف‌ یا کرختی‌ و مشکلات‌ گفتاری‌ و بینایی‌ باقی‌ بماند. ناحیه‌ آسیب‌ دیده‌ مغز نمی‌تواند بهبود یابد. البته‌ غالباً نواحی‌ آسیب‌ ندیده‌ مغز می‌توانند کارکرد از دست‌ رفته‌ را یاد بگیرند. این‌ امر معمولاً مستلزم‌ نوتوانی‌ شامل‌ فیزیوتراپی‌، کاردرمانی‌ یا گفتاردرمانی‌ است‌. پایبندی‌ و دید مثبت‌ تأثیر بسیاری‌ بر موفقیت‌ فرایند نوتوانی‌ می‌گذارد.
عوارض‌ احتمالی‌
مرگ‌ یا ناتوانی‌ دایمی‌. تشخیص‌ و درمان‌ زودهنگام‌ می‌تواند بر عواقب‌ تأثیر بگذارد.
درمان‌
اصول‌ کلی‌
آزمون‌های‌ تشخیصی‌ می‌توانند شامل‌ سی‌تی‌اسکن‌، ام‌.آر.آی‌ و میلوگرافی‌ (رادیوگرافی‌ خاص‌ مجرای‌ نخاعی‌ و طناب‌ نخاعی‌ که‌ مستلزم‌ سوراخ‌ کردن‌ نخاع‌ و تزریق‌ ماده‌ حاجب‌ قابل‌ مشاهده‌ در فیلم‌ رادیوگرافی‌ است‌) باشند.
درمان‌ با هدف‌ پیشگیری‌ از عوارض‌ مسلتزم‌ بستری‌ شدن‌ در بیمارستان‌ است‌.
جراحی‌ برای‌ توقف‌ خونریزی‌ و برداشتن‌ خون‌ لخته‌ شده‌
داروها
داروهایی‌ که‌ تورم‌ و فشار مغز را کاهش‌ دهند و در صورت‌ نیاز سایر علایم‌ را کنترل‌ کنند.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
استراحت‌ مطلق‌ در بستر تا برطرف‌ شدن‌ کامل‌ خونریزی‌ پس‌ از درمان‌ در صورتی‌ که‌ برخی‌ از کارکردهای‌ حرکتی‌ خود را از دست‌ داده‌ باشید، کاردرمانی‌ و فیزیوتراپی‌ به‌ شما کمک‌ خواهند کرد تا برای‌ به‌ دست‌ آوردن‌ مجدد مهارت‌های‌ پایه‌ مثل‌ خوردن‌، لباس‌ پوشیدن‌ و توالت‌ رفتن‌ از اندام‌های‌ آسیب‌ دیده‌ خود استفاده‌ کنید.
پس‌ از بهبود، تا حدی‌ که‌ می‌توانید، فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های‌ پیشین‌ خود را از سر بگیرید. بهبودی‌ 12-6 ماه‌ طول‌ می‌کشد.
رژیم‌ غذایی‌
در ابتدا در حد تحمل‌. بسیاری‌ احتیاج‌ به‌ تغذیه‌ از طریق‌ لوله‌ معده‌ یا تغذیه‌ داخل‌ وریدی‌ دارند.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان‌ هر یک‌ از علایم‌ خونریزی‌ زیرعنکبوتیه‌ را داشته‌ باشید. این‌، یک‌ اورژانس‌ است‌!
اگر علایم‌ پس‌ از جراحی‌ عود می‌کنند
__________________

حمله های زودگذر ایسکمیک ” سکته‌های مغزی خفیف ” هم می‌توانند کشن

سکته‌های مغزی خفیف که پزشکان آن را حمله زودگذر ایسکمیک می‌نامند نیز می‌توانند کشنده باشند. پس در مورد آن سهل انگاری نکنید .


به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از هلث دیلی ، بسیاری از افراد که به این حملات مبتلا می‌شوند به ندرت در صدد استفاده از کمک‌های پزشکی برمی‌آیند.

مطالعه‌ای که به تازگی در مجله “سکته مغزی” منتشر شد، نشان داد از هر ‪ ۱۰‬نفری که علایم “حمله زودگذر ایسکمیک” (‪ (tia‬را تجربه می‌کنند، تنها یک نفر در صدد دریافت مراقبت‌های اضطراری پزشکی برمی‌آید.

دریافت مراقبت‌های اضطراری پزشکی برای این افراد حیاتی است زیرا برخی از افرادی که به علائم حمله زودگذر ایسکمیک مبتلا می‌شوند، یک یا دو روز پس از سکته خفیف، دچار سکته بزرگ مغزی می‌شوند.

دکتر “کیت سیلر” مدیر پزشکی “مرکز مراقبت‌های جامع سکته مغزی” در “مرکز پزشکی دانشگاه نیویورک” گفت، افرادی که به علائم سکته خفیف مغزی مبتلا می‌شوند، بخاطر مشکلاتی که بعدا ممکن است بروز کند به مراقبت‌های فوری پزشکی احتیاج دارند نه بخاطر حالاتی که قبلا بر آنها گذشته است.

وی افزود، بسیاری از مردم قبل از سکته مغزی، به حمله زودگذر ایسکمیک مبتلا نمی‌شوند بنابراین برای افرادی که به نشانه‌های سکته خفیف مغزی مبتلا می‌شوند فرصت مغتنمی وجود دارد تا از بروز سکته بزرگ مغزی پیشگیری کنند.

در یک حمله ایسکمیک زودگذر، جریان خون به بخشی از مغز بطور موقت قطع می‌شود. زمانیکه این اتفاق می‌افتد، فورا علایمی پدیدار می‌شود که از چند دقیقه تا چند ساعت ادامه می‌یابد.

این علائم می‌توانند عبارت باشند از :
از دست دادن ناگهانی قدرت تکلم و توانایی درک صبحت دیگران. ضعف یا بی حسی ناگهانی صورت، بازو یا پا بخصوص اگر این ضعف و بی‌حسی در یک طرف بدن بروز کند.

از دست دادن ناگهانی بینایی یا ایجاد ناگهانی تغییری در آن که ممکن است در یک یا هر دو چشم بروز کند. بروز ناگهانی مشکلات در راه رفتن یا حفظ تعادل بدن.

چیزی که در سکته مغزی احساس نمی‌شود، “درد” است.

دکتر “کریستین شوماخر” متخصص اعصاب در “مرکز سکته مغزی استرن” در “مرکز پزشکی مونته‌فیوره” در شهر نیویورک گفت، برای تشخیص سکته مغزی نباید به دنبال درد گشت.

وی افزود، مردم انتظار دارند مانند سکته قلبی که اغلب دردناک است، سکته مغزی درد داشته باشد اما علائم سکته مغزی در بیشتر موارد همراه با درد نیستند.

سیلر افزود، یک استثنا که در این مورد وجود دارد که به “سکته مغزی خونریزی‌دهنده ” معروف است. در این مورد بیمار احتمالا یک سر درد ناگهانی و غیرقابل توضیح را تجربه می‌کند.

وی به مردم توصیه کرد: اگر به چنین سردردی یا به علائمی که در بالا به آنها اشاره شده است مبتلا شدید، فورا به بیمارستان بروید.

متاسفانه بسیاری از مردم ضرورت دریافت کمک‌های فوری پزشکی را نمی‌دانند.

شوماخر گفت، بیشتر مردم می‌خواهند صبر کنند تا بهتر شوند و بیشتر علائم حملات زودگذر ایسکمیک در عرض یک ساعت بهتر می‌شوند.

وی افزود، با اینکه حمله زودگذر ایسکمیک سکته مغزی خفیف خوانده می‌شوند اما می‌تواند یک علامت هشداردهنده برای ابتلا به یک سکته مغزی بزرگ ناتوان‌کننده باشد.

سیلر گفت، مراجعه سریع به بیمارستان پس از بروز حمله زودگذر ایسکمیک یا سکته خفیف مغزی حیاتی است زیرا داروهای از بین برنده لخته خون که می‌توانند بسیاری از بدترین اثرات سکته مغزی — از جمله فلج — را از بین ببرند، باید در عرض چند ساعت پس از بروز این علائم داده شوند تا موثر واقع شوند.
__________________

شدت سکته مغزی با مصرف یا عدم مصرف قبلی آسپیرین ارتباطی ندارد

بر اساس یک مطالعه، به نظر نمی‌رسد شدت سکته مغزی با مصرف یا عدم مصرف قبلی آسپیرین ارتباطی داشته باشد.

دکتر “استفانو ریسی” از ‪Neurologia‬ ‪ UOCD‬در “پروگیا” واقع در ایتالیا و همکارانش نوشتند: چندین گزارش نشان داده‌اند بیمارانی که به هنگام مصرف آسپیرین دچار سکته مغزی می‌شوند شدت سکته‌های آنها کمتر از بیمارانی است که از چنین داروهایی استفاده نمی‌کرده‌اند. این در حالی است که گزارش‌های دیگر نشان داده‌اند مصرف آسپیرین هیچ تاثیری در شدت سکته‌های مغزی ندارد.

برای بررسی بیشتر این موضوع محققان تاثیر مصرف آسپیرین پیش از سکته مغزی را بر شدت آن در بیمارانی که در آزمایش بین‌المللی سکته مغزی ثبت نام کرده بودند، مطالعه کردند. در این آزمایش بیماران در زمینه فواید درمان‌های مختلف پس از سکته مغزی مورد آزمایش قرار گرفته بودند.

در این بررسی محققان ارتباط میان شدت سکته مغزی را درست پس از وقوع آن و مصرف آسپیرین سه روز قبل از سکته را مطالعه کردند.

از ‪ ۱۷‬هزار و ‪ ۸۵۰‬بیماری که به سکته مغزی مبتلا شده بودند ‪ ۳‬هزار و ‪۸۲۰‬ تن از آنها پیش از سکته مغزی آسپیرین مصرف کرده بودند و ‪ ۱۴‬هزار و ‪۳۰‬ نفر آنها آسپیرین مصرف نکرده بودند.

در اولین نگاه به نظر می‌رسد مصرف آسپیرین پیش از بروز سکته مغزی با بیشتر شدن شدت آن ارتباط دارد.

با این وجود پس از به حساب آوردن عواملی مانند جنسیت، سن، نوع سکته مغزی و فیبریلاسیون دهلیزی محققان مشاهده کردند ارتباط چشمگیری بین شدت سکته مغزی و مصرف آسپیرین پیش از بروز سکته مغزی وجود ندارد.

زندگی پس از سکته مغزی

وقتی به یان‌ استارکی گفته شد دچار حمله مغزی شده است، فکر می‌کرد دیگر باید برای همیشه با شغل خود خداحافظی کند. او راننده تاکسی بود اما مرکز رانندگی ویژه نه تنها دوباره تاکسی او را به کار انداخت بلکه طی 17 ماه دوباره توانست به کار خودش ادامه دهد.
یان همیشه اندامی متناسب داشت، فردی فعال بود. او اسکی بازی می‌کرد و به طور منظم در کلاس‌های بدن‌سازی شرکت داشت اما وقتی طی بازی اسکی به طور ناگهانی روی زمین افتاد، فکر نمی‌کرد ماجرا جدی‌تر از یک افتادن ساده باشد! او پس از رسیدن به منزل، به کلاس ورزش رفت اما در آنجا هم از هوش رفت و مری او را با آمبولانس به مرکز درمانی رساند. آقای یان می‌گوید: «در آنجا به من گفتند سکته مغزی کرده‌ام، در حالی که من در گذشته هیچ بیماری نداشتم. سمت چپ بدن من فلج شد. پای چپم صدمه دید و صحبت کردنم با مشکل روبه‌رو شد. دو ماه در بیمارستان بودم تا مراقبت‌های بازتوانی رویم انجام شود. شاید باور نکنید اما کاردرمانی من آن‌قدر خوب پیش رفت که کارشناس کاردرمانی با من به محل کارم می‌آمد تا دوباره به حالت قبل برگردم. در ابتدای بیماری فکر کردم در سن 40 سالگی زندگی شغلی من به عنوان راننده تاکسی تمام شده است چون یک سال نتوانستم رانندگی کنم. با توصیه کاردرمانی به یک مرکز بازتوانی مجهز‌تر معرفی شدم تا در برنامه‌های تمرینی فشرده مخصوص معلولان شرکت کنم و به عبارتی دوباره بتوانم رانندگی را با شرایط جدید یاد بگیرم. به این ترتیب، تاکسی من دارای تجهیزاتی شد که بتوانم با وجود فلج سمت چپ بدن همچنان روی خودرو کنترل داشته باشم و با یک دست فرمان را حرکت دهم. وقتی به آن مرکز رفتم، متعجب شدم. در آنجا روی خودرو انواع وسایل کمکی وجود داشت تا افراد معلول بتوانند رانندگی کنند. همه افراد خانواده و دوستان از اینکه من می‌توانم دوباره رانندگی کنم، شگفت‌زده شده بودند. این کار برایم ساده‌تر از آن بود که فکر می‌کردم. من در امتحان مخصوص رانندگی معلولان جسمی شرکت کردم، گواهی‌نامه گرفتم و پس از تایید پزشک معالج توانستم دوباره به شغل رانندگی برگردم. وقتی در بیمارستان به من گفتند که دچار فلج یک طرفه شدم، احساس کردم با از دست دادن شغلم تمام زندگی‌ام از بین رفته است و نگران بودم چطور همچنان نان‌آور خانواده‌ام باشم. با بازتوانی و انجام آزمون‌های متعدد رانندگی با خودرویی که برای من مجهز شده بود، این نگرانی را به طور کامل فراموش کردم. مدتی طول کشید تا به تجهیزات جدید کنترل کننده که در خودروی من تعبیه شده بود، عادت کنم. با امید و تلاشی مضاعف سعی کردم تمام فوت و فن کار با خودروی جدید را یاد بگیرم و بادقت تمام، آزمون‌های سخت و متعدد مربوطه را پشت‌سر گذاشتم. پزشکان به من گفتند شش ماه پس از سکته مغزی بازتوانی را همراه با کارشناسان مربوطه طی کنم. در این شش ماه خودم را با وضعیت جدید سازش داده و سعی کردم تمام تلاشم را به کار بگیرم تا بتوانم از عهده کارهای خودم برآیم. مهم‌ترین خصوصیتی که سبب شد دوباره به کار خود برگردم، این بود که واقع‌بین بودم و تصمیم گرفتم با شرایط جدید همچنان زندگی کنم. حالا مشغول کار قبلی هستم و به هیچ‌وجه مشکلی ندارم و این اوج خوشبختی من به حساب می‌آید که با وجود ناتوانی جسمی مانند گذشته زندگی می‌کنم.