A volcano is a vent or chimney which transfers molten rock known as magma from depth to the Earth's surface. Magma erupting from a volcano is called lava and is the material which builds up the cone surrounding the vent.
A volcano is active if it is erupting lava, releasing gas or generates seismic activity. A volcano is dormant if it has not erupted for a long time but could erupt again in the future. Once a volcano has been dormant for more than 10 000 years, it is termed extinct.
The explosiveness of a volcanic eruption depends on how easily magma can flow and the amount of gas trapped within the magma. Large amounts of water and carbon dioxide are dissolved in magma causing it to behave in a similar way to gas expanding in fizzy drinks, which forms bubbles and escapes after opening.
As magma rises quickly through the Earth's crust, gas bubbles form and expand up to 1000 times their original size.Volcanoes can be different in appearance with some featuring perfect cone shapes while others are deep depressions filled with water. The form of a volcano provides a clue to the type and size of its eruption which is controlled by the characteristics and composition of magma. The size, style and frequency of eruptions can differ greatly but all these elements correlated to the shape of a volcano. Three common volcanoes are:
Shield volcano
When magma is very hot and runny, gases can escape and eruptions are gentle with considerable amounts of magma reaching the surface to form lava flows. Shield volcanoes have a broad, flattened dome-like shape created by layers of runny lava flowing over its surface and cooling. Because the lava flows easily, it can move down gradual slopes over great distances from the volcanic vents. The lava flows are sufficiently slow for humans to outrun or outwalk them. This type of magma has a temperature between 800°C and 1200°C and is called basaltic magma.
Composite volcano (Strato)
Also known as strato-volcanoes, these volcanoes are characterised by an explosive eruption style. When magma is slightly cooler it is thick and sticky, or viscous, which makes it harder for gas bubbles to expand and escape. The resulting pressure causes the magma to foam and explode violently, blasting it into tiny pieces known as volcanic ash. These eruptions create steep sided cones. They can also create lava flows, hot ash clouds called pyroclastic flows and dangerous mudflows called lahars. This type of magma has a temperature between 800°C and 1000°C and is called andesitic magma.
Caldera volcano
These erupt so explosively that little material builds up near the vent. Eruptions partly or entirely empty the underlying magma chamber which leaves the region around the vent unsupported, causing it to sink or collapse under its own weight. The resulting basin-shaped depression is roughly circular and is usually several kilometres or more in diameter. The lava erupted from caldera volcanoes is very viscous and generally the coolest with temperatures ranging from 650°C to 800°C and is called rhyolitic magma. Although caldera volcanoes are rare, they are the most dangerous. Volcanic hazards from this type of eruption include widespread ash fall, large pyroclastic surges and tsunami from caldera collapse.
Volcanic hazards
Volcanic hazards include explosions, lava flows, bombs or ballistics, ash or tephra, pyroclastic flows, pyroclastic surges, mudflows or lahars, landslides, earthquakes, ground deformation, tsunami, air shocks, lightning, poisonous gas and glacial outburst flooding known as jökulhlaups. Each hazard has a different consequence, although not all occur in all eruptions or in association with all volcanoes .
Volcanic eruptions are measured using a simple descriptive index known as the Volcano Explosivity Index which ranges from zero to eight. The index combines the volume of material ejected with the height of an eruption column and the duration of the eruption.
Interesting fact: Volcanic ash clouds can damage aircraft engines but ash is not visible by radar, the main navigation aid for aircraft. There are nine Volcanic Ash Advisory Centres around the world which use satellites to help track volcanic ash clouds and provide warnings for aircraft.
پروکسیما قنطورس(به انگلیسی: Proxima Centauri)(به لاتین: proximus, proxima, proximum به معنی «نزدیک»)[۶] یک ستاره کوتوله قرمز با فاصله ۴.۲ سال نوری و نزدیکترین ستاره به زمین[۷] در صورت فلکی قنطورس است. این ستاره در سال ۱۹۱۵ و توسط رابرت اینز، رئیس رصدخانه ملی آفریقای جنوبی کشف شد.
پروکسیما قنطورس جزئی از سامانه ستارهای آلفا قنطورس بهشمار میآید و نزدیکترین ستاره به خورشید ما است. از آنجایی که این ستاره نسبت به دیگر ستارهها به زمین بسیار نزدیک است، میتوان اندازه قطر زاویهای آن را به طور مستقیم اندازه گرفت که این مقدار یک هفتم قطر زاویهای خورشید محاسبه شدهاست. پروکسیما قنطورس جرمی حدود یک هشتم جرم خورشید دارد و میانگین چگالی آن ۴۰ برابر خورشید است.[پانویس ۱] و درخشندگی بسیار پائینی دارد، این ستاره یک ستاره شرارهای است[۸] و تغییرات زیادی در قدر ظاهری آن دیده میشود.[۹]
میدان مغناطیسی این ستاره از انتقال گرمای درون و بیرون ستاره تشکیل شدهاست. نتایج بررسیها نشان میدهد پرتوهای ایکس منتشر شده از این ستاره بسیار به خورشید شباهت دارد[۱۰] و تولید انرژی پائین در ستاره نشان میدهد که این ستاره ۴ تریلیون سال دیگر در رشته اصلی خواهد ماند.[۱۱] یا حدود ۳۰۰ برابر سن جهان.[۱۲]
جستجوهای که جهت پیدا کردن همدم این ستاره انجام گرفته تاکنون ناموفق بودهاست؛ اگرچه این تلاشها نشان داد که این همدم میتواند فقط در کنار یک کوتوله قهوهای یا یک سیاره پرجرم باشد. برای کشف اینگونه اجرام، ماموریت فضایی تداخلسنجی نیز انجام شدهاست. از آنجا که پروکسیما قنطورس یک کوتوله قرمز و یک ستاره شعلهزن است در صورت داشتن سیاره، این سیاره قطعاً فاقد زیست خواهد بود. پروکسیما قنطورس را به علت نزدیک بودن به عنوان یکی از گزینههای مسافرت میانستارهای پیشنهاد کردهاند.
سِتاره یک گوی بسیار داغی از پلاسماست که به خاطر نیروی گرانش در یک جا متمرکز شدهاست. بعضی از آنها از جمله پدیدههای آسمانیاند که برخلاف سیارات خود منبع انرژی محسوب میشوند.[۱] و خورشید به عنوان نزدیکترین ستاره به زمین، منبع بسیاری از انرژیهای روی زمین است. چگالی گازهای آنها بعلت فشار زیاد از چگالی گازها در سطح زمین زیادتر است. آنها در فضا حرکت میکنند اما بعلت محسوس نبودن ظاهری این حرکت در فاصله بسیار زیاد، نسبت به سیارات به ثابت مشهورند. رصد آنها موجب به وجود آمدن صور فلکی شدهاست و برای فهرست کردن آنها کاتالوگهای ستارهای به وجود آمدهاست.
ستارگان انواع مختلفی دارند از پیشستارهها که هنوز فشار کافی برای همجوشی هستهای را ندارند تا ستارههای نوترونی که دوره تولید انرژی آنها پایان یافتهاست. نزدیکترین ستاره به زمین بعد از خورشید پروکسیما قنطورس است که در ۴٫۳ سال نوری از زمین قرار دارد.
واژه ستاره در زبان پهلوی به ریخت stârag و اَختَر آمده بود
شهابسنگ (آذرگوی)ها اجرام بزرگیاند که بیشتراز سنگ و فلز تشکیل شدهاند. این اجرام هنگامی که وارد جو زمین میشوند بدلیل قطر زیادشان (۵۰-۱۰۰متر) از جو میگذرند و دهانهها و عوارض گوناگونی را از خود بر جای میگذارند. برای نمونه دهانه بارینجر در آریزونا و دهانه وردفورت در آفریقای جنوبی. اهمیت مطالعه شهابسنگها جهت تعیین سن زمین، منظومه شمسی و در نهایت تعیین سن کل کیهان است. بعلاوه میتوان از آنها جهت تعیین ترکیب شیمیایی بخشهای مختلف سیاره زمین و سایر سیارات سنگی استفاده نمود و حتی فرایندهایی را که منجر به تشکیل این سیارات و حتی فرایندهای تشکیل هسته، پوسته اولیه، فرایند تفریق عنصری در گوشته اولیه و فرایند مهمی چون تشکیل حیات میباشد به دقت بررسی نمود. به کمک مطالعه شهابسنگهای فلزی (آهنی) و مطالعات لرزه نگاری بود که دانشمندان ترکیب حدودی هسته زمین را تعیین نمودند.
فراوانی آنان ۹۲٪ است.
فراوانی آنان ۱ تا ۲ درصد است.
مواد تشکیلدهنده این گروه با چگالیهای گوناگون و جدا از هم شهاب سنگ فلزی را تشکیل میدهند و ۵ تا ۶ درصد است.
بیشتر سنگهای آسمانی دست کم مقداری فلز آهن دارند (در واقع آلیاژی از آهن و نیکل). شما میتوانید درخشش فلز را در سطوح شکستهٔ آنها ببینید. سنگهای آسمانی به طور کامل همواره مقداری فلز دارند و بسته به مقدار فلز آنها در سه گروه دسته بندی میشوند:
بسیاری از سنگهای آسمانی، به ویژه شهاب سنگهای فلزی، بسیار سنگین تر و چگال تر از سنگهای زمینی هستند. چگالی فلز آهن در حدود ۸ گرم بر سانتی متر مکعب است، چنانکه بیشتر سنگهای آسمانی دارای چگالی بالاتر از ۳٫۳ گرم بر سانتی متر مکعب هستند. چگالی شمار کمی از سنگهای زمینی، البته به جز سنگهای معدن فلزی، بالاتر از این است، که آنها هم به طور نوعی اکسید آهن (مانند سنگ آهن مغناطیسی و یا هماتیت) هستند.
بیشتر سنگهای آسمانی دارای مقداری آلیاژ آهن - نیکل هستند و به آسانی یک آهنربا را به سوی خود میکشند. شما میتوانید به آسانی با یک آهن ربا این ویژگی را آزمایش کنید. یک آهنربا بی گمان به سنگهای آسمانی خواهد چسبید به شرط آن که دست کم دارای مقداری فلز باشند. برخی از شهاب سنگها مانند گونهٔ سنگی آنها تنها دارای مقدار کمی فلز هستند با این وجود یک آهن ربای آویخته با ریسمان را به سوی خود میکشند.
بیشتر سنگهای آسمانی معمولی که به زمین برخورد میکنند کندریت نام دارند. آنان شهاب سنگهای «سنگی» هستند و گلوله (کندرول) هایی کوچک و سنگی را که «تودههای پیروکسن» نامیده میشوند در بر میگیرند. قطر این گلولهها در حدود ۱ میلی متر است.
هنگامی که یک سنگ آسمانی از جو زمین میگذرد یک لایهٔ بسیار نازک بر روی سطح بیرونی آن گداخته (ذوب) میشود. این لایهٔ نازک «پوستهٔ گداخته» نامیده میشود. آن اغلب سیاه و همانند پوستهٔ تخم مرغ است. پوستهٔ گداخته همچنین میتواند به رنگ خرمایی روی سنگهای آسمانی رخ بنماید؛ که چرایی آن را باید در وضعیت آب و هوایی پس از فروافتادن آنها یافت.
گهگاه هنگامی که یک سنگ آسمانی از جو زمین میگذرد فرم ریگماگلیپتها را در سطح خود میگیرد. اینها به مانند اثر انگشت شست شما روی خمیر بازی هستند.
شهابسنگها هنگام برخورد با زمین لزوماً داغ نیستند. درحقیقت روی سطح بسیاری از آنها ذرات شبنم یافتشدهاست. هنگام ورود به جو زمین، حرارت ناشی از ورود به جو زمین سطح آنها را ذوب میکند، اما درون آنها فرصتی برای داغ شدن ندارد.[۱]