دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

تک فرزندی، فرصت یا تهدید

.

تغییر سیاست و دید و نگرش خانواده ها موجب شد تا جمعیت بین سرشماری 1365 تا 1375 تنها 21 درصد رشد داشته باشد و به 60 میلیون نفر برسد، اما در یک دهه بعد یعنی 1375 تا 1385 نگاه خانوارها به تولد فرزند حتی محتاطانه تر از دوره های قبل شد و جمعیت کشور تنها 10 میلیون نفر افزایش یافت.در ابتدای دهه 60 هر زن ایرانی در طول بازه سنی باروری خود، به طور متوسط شش فرزند به دنیا آورده، درحالی که این رقم برای سال 1388 تنها 8/1 شد و این روند کاهشی ادامه یافت و در سرشماری 1390، نرخ باروری در کشور به حدود 7/1 درصد رسید.بدین ترتیب تک فرزندی پدیده ای شد که در سال های اخیر بویژه در میان خانواده های شهری رایج شد، این پدیده که منجر به کاهش نرخ رشد جمعیت شده بارها هشدار جمعیت شناسان را در پی داشته است.

تغییرات در شیوه زندگی، ماشینی شدن جوامع و مشکلات اقتصادی سبب افزایش تعداد خانواده های تک فرزند و کاهش نرخ رشد جمعیت و به دنبال آن دغدغه و نگرانی والدین از نحوه رشد کودک و کارشناسان حوزه علوم اجتماعی از تبعات ناشی از تحولات جمعیتی در جامعه است. در عصر ماشینی امروز، اشتغال والدین، افزایش هزینه ها و تبلیغاتی که به منظور ترویج سیاست تک فرزندی انجام می گیرد، از مهم ترین عوامل کاهش میزان زاد و ولد و تمایل زوجین برای داشتن یک فرزند بوده و پیش بینی می شود در سال های آتی افراد در جوامع مختلف قادر به درک عاطفی مفاهیم واژگانی مانند عمو، خاله، عمه و دایی نباشند.کودکان تک فرزند، در خانواده هایی پرورش پیدا می کنند که امکان برقراری ارتباط و سبک مهارت های زندگی از طریق گروه های همسال یا افرادی با اختلاف سنی کم، وجود نداشته و کودکان تجربه آشنایی کمتری با مفاهیمی مانند حسادت، رقابت و دوستی پیدا می کنند. در این صورت نیاز به جایگزین کردن موقعیت های مشابه و قرارگرفتن مداوم چنین کودکانی در گروه همسالان بیشتر احساس می شود.

کاهش نرخ رشد جمعیت و حرکت به سمت پیری و کهنسالی جمعیت کشور نگرانی مسوولان را برانگیخت تا به عوارض و آسیب های کاهش جمعیت و نرخ باروری بپردازند.ضمن اینکه تکثیر نسل از دیدگاه دینی نیز امری پسندیده است و در میان آموزه های اسلامی نه تنها به تک فرزندی توصیه نشده بلکه با آن مخالفت و با رعایت شرایطی دعوت به ازدیاد نسل شده ، بگونه ای که در قرآن کریم تکثیر نسل به عنوان یکی از مهم ترین اهداف ازدواج معرفی شده است.برخی از فقها هرگونه کنترل و تحدید نسل را مخالف فلسفه اسلام و روح ایمان دانسته و با آن مخالفت کرده اند و دخالت دولت ها در این عرصه نیز به عقیده آنان دخالتی نابجا و مخالف موازین شرع است.

برخی دیگر از فقها نیز به دلیل تنگناهای اقتصادی و رفاهی، با تنظیم خانواده موافقند و معتقدند که حکومت ها باید در این زمینه برنامه ریزی داشته باشند.بالارفتن سن ازدواج، اشتغال زنان و درگیری های شغلی، نابسامانی های اقتصادی و وضع معیشتی خانواده ها در سایه تورم، سخت گیری موجر برای مستاجران چند فرزندی و عدم توان روحی و روانی برای پرورش چند کودک از جمله دلایلی هستند که در قصد تک فرزندی برای یک زوج در شرف ازدواج موثر است.مجموعه این عوامل به اضافه جنسیت فرزند از عواملی هستند که در قصد تک فرزندی زوج های دارای یک فرزند تاثیر جدی دارد.از جمله آثار و پیامدهای کاهش جمعیت را می توان عدم رشد و توسعه اقتصادی، پیری و بی نشاطی جمعیت، آسیب های اخلاقی و تربیتی و انقطاع نسل بشر عنوان کرد.

کارشناسان بر این باورند که پیری جمعیت از نظر نیروی کار ایران را با مشکل جدی مواجه خواهد کرد زیرا اکثر جمعیت ایران را افراد سالخورده تشکیل می دهند، بنابراین برای جلوگیری از تعطیلی کارخانه ها باید از اتباع بیگانه استفاده کرد و برای دیگر کارها و پست های مهم نیز باید از نیروهای خارجی بهره گرفت.به موازات پیر شدن جمعیت و کاهش نرخ رشد جمعیت، تولید نیز در کشور کاهش می یابد، افزون بر این با کاهش رشد جمعیت و پیر شدن جمعیت کشور هزینه های سنگین بیمه و طرح های حمایتی دولت برای بازنشستگان کمرشکن خواهد شد.اما از مهم ترین بعد در این زمینه یعنی بعد روانشناسی نقطه نظرهای متفاوتی در مورد عواقب منفی و مثبت تک فرزندی مطرح است، مانند اینکه مادر و پدر، وقت، توجه و امکانات بیشتری برای پرورش و تربیت بهتر کودک دارند یا بدلیل نبود خواهر و برادر، کودک لوس و خودخواه بار می آید.

فرزندان تک به دلیل وجود امکانات بیشتر جهت تربیت و توجه از سوی خانواده از شرایط بهتری برای مسائل آموزشی و تربیتی برخوردارند.  اما از سوی دیگر تک فرزندی می تواند کودک را از جهت ارتباط گیری و تعامل با دیگران و ارتباطات اجتماعی ضعیف بارآورده و فردی منزوی بسازد. در گذشته به دلیل زندگی مشترک اقوام و خویشاوندان و ارتباط بیشتر کودکان با همسالان، کودکان تک، کمتر احساس تنهایی می کردند، اما در جوامع کنونی با ضعیف شدن ارتباطات، تنهایی برای این کودکان محسوس تر است. کودکان در جریان این قهر و آشتی ها تجربه ها و مطالبی می آموزند که در زندگی اجتماعی مفید واقع می شود. فرزندان تک معمولا کمتر مایل به ارتباطات اجتماعی گسترده هستند. برای پیشگیری از عوارض تک فرزندی به والدین اینگونه کودکان توصیه می شود به فرزند خود اجازه دهند تا همانند سایر کودکان اشتباه کرده، شکست بخورد، لجبازی و نافرمانی کند.

 والدین باید در اطرافیان خود بویژه از 18 ماهگی به بعد به دنبال کودکان هم سن و سال فرزندشان باشند و تمام تلاش خود را به کار بندند تا این کودکان با هم رابطه نزدیک و تقریبا دائمی داشته باشند، همچنین پس از یک و نیم سالگی روزانه نیم تا یک ساعت او را به پارک و زمین بازی بچه ها ببرند و از حمایت بیش از حد کودک بپرهیزند. زمانی که تعداد فرزندان زیاد می شود مسوولیت هایی که بر دوش والدین قرار می گیرد زیاد می شود و به همین دلیل آن ها زمان کم تری برای سپری کردن زمان با کودکان خودشان پیدا می کنند. در این شرایط کودک از کودکی می آموزد که باید بیشتر به خود متکی باشد و آستانه تحملش بالاتر می رود.

 اما از آنجا که تمام نیازهای تک فرزندها برآورده می شود و کمتر با ناکامی روبرو می شوند، آنان نمی توانند ناامیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کنند و چنانچه به آنها توهین شود، بی آن که قصد و غرضی در کار باشد این توهین را رفتاری عمدی و به پشتوانه نیتی خاص تفسیر می کنند. کودکان تک معمولا چنانچه از مساله ای رنجیده خاطر شوند این حالت را تا مدت های مدیدی در درون خود زنده نگه می دارند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقه مندند که دربرگیرنده منافع آنان باشد و احساساتشان را نیز جریحه دار نکند و حتی ممکن است ناراحتی های خود را برای دیگران بیان نکنند و فردی درون گرا شوند.  وابستگی شدید والدین به تک فرزندی  از جمله عوارض این شیوه می باشداین وابستگی سبب اضطراب این فرزند شده و همیشه نگران است که اگر صدمه ای به او برسد، والدین دچار لطمه روحی شدید خواهند شد. حساسیت فراوان والدین درباره رفتار و گفتار کودک،مراقبت بیش از حد والدین که استقلال آنها را به خطر می اندازد، وابستگی شدید بچه به والدین که مانع دوست یابی او در ارتباط با همسالان می شود و تاثیر منفی بر رشد کودک به جهت نبودن رقابت بازی یا درگیری با برادر یا خواهر  نیز از آسیب های تک فرزندی برای بچه ها می باشد

 تسلیم والدین و عدم مخالفت با کودک نیز در تک فرزندی رایج است که سبب شکنندگی و آسیب پذیری کودک در آینده می شود و نمی تواند ناامیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کند زیرا برخورد بزرگانه با کودک جلو بچگی کردن او را می گیرد. همچنین تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بیازماید و مسوولیت عمل خود را بپذیرد زیرا آنها هیچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان برنمی آیند، با او مخالف نمی کنند و همواره تسلیم خواسته های او می شوند تا از این طریق مانع ناراحت شدن او شوند.

مزایای تک فرزندی
1. تک فرزندی موجب می شود که والدین بتوانند تمام نیازهای فرزند خود را به طور کامل بر طرف کنند و زمانی که تمام نیازهای فرزند بر طرف شد، فرزند بهتر در مسیر رشد و تکامل گام بر می دارد.
2. هزینه کمتر برای خانواده، کنترل راحت تر تک فرزند، صمیمیت عمیق والدین با تک فرزند، آرامش خانه (فرزند دیگری نیست تا با ناسازگاری آنان آرامش خانه از بین برود)، احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتر با تک فرزند به جهت رسیدگی بیشتر به او.
3. فرزند کمتر مساوی با هزینه کمتر است، زمانی که خانواده با هزینه کمتری روبرو شد، پدر خانواده وقت کمتری را برای تامین هزینه های خانواده صرف می کند و در نتیجه فرصت بیشتری را برای تربیت فرزند خود داشته باشد.
4. کودک تک فرزند به طور کامل مورد توجه و علاقه والدین است. این عامل سبب می‌شود کودک احساس کند شخصی مهم است. مزایای بزرگ شدن در خانواده‌های تک فرزند چنان است که کودک می‌گوید من دوست دارم تنها فرزند خانواده باشم. هیچ رقیبی نداشته باشم و کسی حسادت مرا تحریک نکند.
پرسشگر گرامی با دقت در مطالب بالا روشن می شود که برخی از موارد گرچه در ظاهر جزء محاسن تک فرزندی محسوب می شود اما در حقیقت باید از معایب تک فرزندی قلمداد شود. به عنوان مثال درباره مورد اول باید بگویم نداشتن خواهر و برادر موجب می شود تا کودک بدون هیچ زحمتی به تمام خواسته های خود برسد و در زندگی با هیچ ناکامی روبرو نشود و از اینرو زمانی که در کشاکش زندگی با نا کامی روبرو شد بسیار شکنند و بی صبر باشد.

معایب تک فرزندی
1. از آنجا که تمام نیازهای تک فرزندها، بر آورده می شود و کمتر با ناکامی روبرو می شوند؛ آنان نمی توانند ناامیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کنند. چنانچه توهینی به آنها شود، بی آن که قصد و غرضی در کار باشد این توهین را رفتاری عمدی و به پشتوانه نیتی خاص تفسیر می کنند. چنانچه از مسئله ای رنجیده خاطر شوند این حالت را تا مدت های مدیدی در درون خود زنده نگاه می دارند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقه مندند که در برگیرنده منافع آنان باشد و احساساتشان را نیز جریحه دار نکند. آنها ممکن است ناراحتی های خود را برای دیگران بیان نکنند و فردی درون گرا شوند.
2. وابستگی شدید والدین به تک فرزند (این وابستگی سبب اضطراب تک فرزند می‌شود وهمیشه نگران است که اگر صدمه‌ای به او برسد، والدین دچار لطمة روحی شدید خواهند شد).
3. حساسیت فراون والدین دربارة‌ رفتار وگفتار تک فرزند که او را به رفتار و گفتاری نامطلوب می‌کشد و لوس می‌شود.
4. مراقبت بیش از حد والدین که استقلال تک فرزند را به خطر می‌اندازد، وابستگی شدید تک فرزند به والدین که مانع دوست یابی او در ارتباط با همسالان می‌شود.
5. تأثیر منفی بر رشد تک فرزند به جهت نبودن رقابت بازی یا درگیری با برادر یا خواهر.
6. تسلیم‌پذیری والدین و عدم مخالفت با تک فرزند که سبب شکنندگی و آسیب پذیری در آینده می‌شود و نمی‌تواند ناامیدی‌ها و فشارهای روحی را تحمل کند، برخورد بزرگانه با کودک (این کار سبب می‌شود جلوی بچگی کردن او گرفته شود).
7. ارتباط کمتر با همسالان، به جهت نبودن برادر و خواهری در منزل از ایجاد ارتباط با همسالان خجالت می‌کشد.
8. یکی از معایب تک فرزند بودن، تأثیر آن بر مراحل رشد کودک است. این کودکان کسی را ندارند تا با او رقابت یا بازی و دعوا کنند. آنها دوست و همدمی در منزل ندارند، بنابراین برخی از احساسات را تجربه نمی کنند و فرصتی برای کنترل و مدیریت آنها نخواهند داشت.
9. بلوغ روحی و روانی، پدیده ای کاملاً ارثی نیست بلکه اکتسابی است. این بلوغ مواردی همچون شناخت خود، میزان واقع بینی و انتخاب مؤثر را شامل می شود و به راحتی به دست نمی آید، بلکه به تجربه هائی سخت و طاقت فرسا نیاز دارد. کودکی که تک فرزند خانواده است کمتر با مشکلات مواجه می شود و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامی رانده شدن و... قرار نمی گیرد و شرایطی را که لازمه بلوغ روحی، روانی است، تجربه نمی کند.
10. تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بیازماید و مسئولیت عمل خود را بپذیرد. آنها هیچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان برنمی آیند، با او مخالف نمی کنند و همواره تسلیم خواسته های او می شوند تا از این طریق مانع ناراحت شدن او شوند.
برای اینکه کودک شما در رفتارهای خود دارای پختگی باشد، علاوه بر اینکه با والدین خود تعامل دارد، لازم است با خواهر و برادر در محیط خانواده ارتباط داشته باشد، بدیهی است زمانی که کودکی از داشتن برادر و خواهر محروم شد، رفتارهایی که در سایه تعامل او با برادر و خواهرش شکل می گیرد، در او بوجود نمی آید و رفتارهای کودک از این لحاظ ناپخته می گردد. به یاد داشته باشید به هیچ عنوان محیط هایی مانند مهد کودک نمی تواند جای خالی خواهر و برادر را برای فرزند شما پر کند.

 معایب دیگر یکی بودن

از معایب تک فرزند بودن، تأثیر آن بر مراحل رشد کودک است. این کودکان کسی را ندارند تا با او رقابت یا بازی و دعوا کنند. آنها دوست و همدمی در منزل ندارند، بنابراین برخی از احساسات را تجربه نمی کنند و فرصتی برای کنترل و مدیریت آنها نخواهند داشت.بلوغ روحی و روانی، پدیده ای کاملاً ارثی نیست بلکه اکتسابی است. این بلوغ مواردی همچون شناخت خود، میزان واقع بینی و انتخاب مؤثر را شامل می شود و به راحتی به دست نمی آید، بلکه به تجربه هائی سخت و طاقت فرسا نیاز دارد. کودکی که تک فرزند خانواده است کمتر با مشکلات مواجه می شود و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامی رانده شدن و... قرار نمی گیرد و شرایطی را که لازمه بلوغ روحی، روانی است، تجربه نمی کند.

اگر والدین، مراقبت افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند و او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند که این موضوع ناتوانی او را شدت خواهد بخشید. اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحت کننده روبه رو شوند یا امکان آشکارکردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد.تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بیازماید و مسئولیت عمل خود را بپذیرد. آنها هیچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان برنمی آیند، با او مخالف نمی کنند و همواره تسلیم خواسته های او می شوند تا از این طریق مانع ناراحت شدن او شوند.

مسابقه برای چیرگی بر دیگران، رقابت با خواهر یا برادر در جلب رضایت والدین، مسخره کردن دیگران برای تحقیر آنها، توهین به دیگران برای اثبات برتری خود، درگیری برای کسب حق تقدم و بهره مندی بیشتر از مزایا، درددل کردن با خواهر یا برادر، مشاجره درباره اختلاف و تبعیضی که بین او و خواهر یا برادرش وجود دارد، درگیری با خواهر یا برادر برای تسکین فشارهای روحی، دفاع از منافع شخصی در ارتباط با دیگران.در خانواده های تک فرزند، والدین و فرزندان هر دو احساس می کنند نیاز شدیدی به یکدیگر دارند. پس همیشه مراعات یکدیگر را می کنند، ولی خانواده های چندفرزندی چنین نیستند، دعواهای مکرر، جریحه دار شدن احساسات و عصبانیت در خانواده های چند فرزندی رایج است و کودکان معمولاً برای کنترل این احساسات راهی مناسب می یابند و بار دیگر با هم بازی می کنند.

 جلوگیری از انزوای تک فرزندان

والدین باید به فرزند خود کمک کنند تا او بتواند با کودکان هم سن و سالش بازی کند. مدرسه یکی از مکان هائی است که چنین فرصتی را در اختیار کودکان قرار می دهد، ولی کافی نیست و باید فرصت های دیگری را نیز مهیا کرد تا کودک بتواند با دوستان هم سن و سالش ارتباط برقرار و به بلوغ و عاقلانه شدن احساسات خود کمک کند.”داشتن روابط مطلوب با دیگران کار مشکلی است. اگر هر یک از شما کمی کوتاه بیائید می توانید با هم بازی کنید. بهتر است علایق و حساسیت های خودت را برای دیگران روشن کنی. در غیر این صورت آنها متوجه نمی شوند که تو از چه چیزهائی ناراحت می شوی.“والدین در محیط خانواده می توانند فرزند خود را تشویق کنند تا احساسات خود را به آنها بگویند. والدین باید خود نمونه این رفتار باشند. آنها همچنین باید به فرزند خود بیاموزند که از درگیری نگریزد و با صراحت و اطمینان با مشکلات و اختلافات روبه رو شود.اگر والدین، مراقبتی افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند و او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند که این موضوع ناتوانی او را شدت خواهد بخشید.

اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحت کننده روبه رو شوند یا امکان آشکار کردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد.تربیت فرزند یک روند آماده سازی و حمایت کردن نوعی اقدام پیشگیری کننده است. حمایت افراطی از کودکان اجازه نمی دهد که آنان خود را برای رشد و بلوغ احساسات تقویت کنند.تک فرزندی گرچه پدیده جدیدی نیست اما در جامعه ما در هیچ زمانی مانند الان مورد توجه قرار نگرفته است. ما در اینجا به دلیل طولانی نشدن بحث تنها به بررسی این موضوع از منظر روان شناسی می پردازیم و از بررسی دیدگاه اسلام در این زمینه به صورت تفصیلی خودداری می کنیم و فقط به ذکر این نکته بسنده می کنیم که اسلام با تک فرزندی مخالف است و مسلمانان را با رعایت شرایطی دعوت به ازیاد نسل می کند.روایات زیادی مبنی بر تشویق مسلمانان بر ازیاد نسل و آوردن فرزند دلالت می کند، از جمله روایتی که از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده ‌است : «تناکحوا تناسلوا تکثروا، فإنی اباهی بکم الامم یوم القیامة و لو بالقسط»؛[مستدرک سفینه البحار، 4/340،] یعنی (ای مردان و زنان) با همدیگر ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، براستی که من مباهات می‌کنم به واسطه شما در مقابل امت‌های دیگر در روز قیامت، ولو با بچه‌ی سقط شده.

منبع: نسیم مهر؛

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد