دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

دکتر اینترنتی

مطالب متنوع پزشکی و آموزشی

جدیدترین درمان ترک شیشه

الکتروانسفالوگرافی بیوفیدبک از 3 دهه گذشته در اختلال مصرف مواد (شناسایی ) به کار گرفته شده است.اختلالات سوء مصرف مواد با شرایط گوناگون و انواع اختلالات نوار مغزی ارتباط دارد . بازخورد زیستی انسفالوگرام در ترکیب با سایر درمانها به کار گرفته شده است وممکن است در بهبود نتایج خاصی از درمان مفید واقع شود.با توجه به مطالعات بالینی منتشرشده و به کار گیری معیارهای اقتباس شده انجمن روانشناسی کابردی و جامعه بین المللی نوروفیدبک این تحقیقات نشان داد که آموزش الفا- تتا به تنهایی برای درمان اعتیاد به الکل و یا در ترکیب با آموزش های بتا به عنوان محرک برنامه های درمان ،احتمالا در ترک مواد و ترک الکل موثر است.

کلمات کلیدی :

نوروتراپی ، نوروفیدبک آنسفالوگرافی ، بیوفیدبک کمی ، اختلال استفاده از مواد ، اعتیاد به الکل ،  درمان های شناختی رفتاری

اختلالات استفاده از مواد عبارتند از: اختلالات مربوط به سومصرف مواد مخدر(از جمله الکل) و نماینده شایع ترین شرایط آشفتگی روانی و در نتیجه اختلال در کار ، شناخت و رفتار است. سوء استفاده مواد مخدر با توجه به تغییرات ایجاد شده در فعالیت مغز با روش های کمی الکتروآنسفالوگرافی قابل تشخیص هستند. درمان اختلال اعتیاد آور توسط آنسفالوگرافی و بیوفیدبک (یا نوروفیدبک ) برای نخستین بار توسط کار اوران به عنوان پروتکل محبوب شناخته شد.

این رویکرد بازخورد شنیداری مستقل از 2 فرکانس های کند مغزی که موج الفا (8-13) و تتا (4-8) را در شایط چشم بسته تولید میکند. به بیماران از قبل در نوروفیدبک اموخته میشود که با کنترل بر روی آلفا – تتا آنها را زیر فشار بگذارند تا از تصاویر موفقیت آمیز استفاده کنند (پیشنهاد میشود که امتناع از مصرف مواد ،زندگی با اطمینان و شادی).با این روش در دراز مدت و در طی جلسات مکرر گزارشات حاکی از تغییردر تست شخصیت و انگیزه افراد تحت درمان بوده است.

از آنجا که این روش برای افرادی که اعتیاد به الکل دارند مناسب است برای افرادی که وابستگی به حشیش دارند نیز به کار برده شد اما ابتدا با موفقیت محدودی روبرو شدند. دستورالعمل ها به طور مشترک توسط انجمن روانشناسی کاربردی و بیوفیدبک وجامعه بین المللی برای نوروفیدبک تاسیس شد . ارزیابی اثربخشی نوروفیدبک برای شناسایی شامل چندین ملاحظه است. این شامل مشکلات ارزیابی اثربخشی هر روش درمان می باشد. معیار نتیجه (به عنوان مثال: پرهیز از بهبود عملکرد و کیفیت زندگی)و زمان نتیجه (به عنوان مثال : یک سال، دوسال بعد از درمان) به وضوح مشخص نشده است. هنوز داروی خاص استاندارد و یا درمانهای دیگری برای شناسایی انواع مختلف دیگر که اثربخش یا احتمالا اثربخش باشد وجود ندارد.

در این قسمت به بررسی اثرات متفاوت مواد مختلف مخدر بر روی تغییرات مغزی میپردازیم:

اعتیاد به مواد مخدر میتواند به عنوان یک اختلال روانی به ویژه در زمینه رفتاری ، شناختی و روانی- اجتماعی است .شناسایی اعتیاد به مواد مخدر با توجه به این مشخصه هاست:

وابستگی فیزیولوژیکی همراه با مشخصه سندرم ترک در قطع دارو ،وابستگی آنی با ولع مصرف، تحمل درد زیاد وعود بیماری روانی است که این نتایج حاصل از اثرات طولانی مدت مواد مخدر بر مغزاست .اعتیاد میتواند کنترل مغز ورفتار را با فعال کردن وتقویت الگوهای رفتاری در اجبار به مصرف مواد از دست بدهد.بسیاری از بیماران به دنبال درمان اعتیاد وابستگی های چند گانه به داروهاو بیماریهای روانی دارند اطلاعات حاصل از نظر سنجی ها نشان داده که اعتیاد به مواد مخدر یک پدیده شایع است و اثرات قابل توجهی از جمله عوارض ومرگ را به دنبال دارد .اخیرا از طریق بررسی فیزیولوژیکی عصبی و پژوهش های بالینی ومطالعات روانی بیولوژیکی بسیاری از اجزای خاص شناختی،عاطفی ورفتاری را شناسایی کرده اند با این حال ارزشهای عملی این علم شناختی اعصاب و روانشناسی کاربردی مبتنی بر درمان (به عنوان مثال:نوروفیدبک )بستگی به ادغام این روش ها برای استفاده در این اختلال دارد.

نقشه الکتروآنسفالوگرام بیماران وابسته به الکل متفاوت است و به میزان قابل توجهی نسبت به افراد سالم گروه شاهد از اختلالات روانی رنج میبردند و این مساله ممکن است برای اهداف  تشخیصی مفید باشد.کاهش قدرت این امواج مغزی میتواند شاخصی از آتروفی مغز و آسیب های مزمن مغزی باشد در حالی که افزایش در گروه بتا ممکن است مربوط به عوامل مختلف از قبیل استفاده از دارو، سابقه اعتیادبه الکل و یا توهم باشد.افراد الکلیسم اغلب مستعد اختلال در استراحت الکتروآنسفالوگرام هستند اگرچه اهمیت علل آنها نامعلوم است .در بررسی خانوادگی افراد الکلیسم کاهش ارتباط و قدرت مطلق الفا در آکسیپیتال و فرونتال مناطق و افزایش بتای نسبی در هر 2 منطقه در مقایسه با افراد بدون سابقه الکل نشان داده شده است وهمین طور تحقیقات نشان داده که عوامل ژنتیکی نقش مهمی در

تفاوت نقشه مغزی این افراد بازی میکند.

در افرادی که ماری جوانا مصرف میکنند در الکتروآنسفالوگرام آنها ، کاهش فرکانس در آلفا وافزایش قدرت نسبی(مقدار،فراوانی)آلفا ،و کاهش در نسبت قدرت بتا در قسمت قشر پیشانی گزارش شده است.

الکتروآنسفالوگرام در اعتیاد به هرویین :

فقط در تعداد کمی از مطالعات تغییراتی را در نقشه مغزی نشان داده است و بیشتر تغییرات کیفی قابل مشاهده بوده است و این تغییرات همراه با کاهش ولتاژ آلفا وفعالیت کم ان با کاهش ریتم همراه بود وافزایش در فعالیت های بتا در مناطق مرکزی وامواج کم دامنه تتا و دلتا نیز گزارش شده است.

علت اصلی وابستگی به مواد مخدر و علایم فیزیکی ، عدم تعادل کانکول آمین به خصوص نورادرنالین و شاید به میزان کمتر دوپامین باشد.

نقشه مغزی در اعتیاد به کوکایین:

با توجه به اثرات سمی این داو بر روی مغز با افزایش فعالیت بتا وتتا، فعالیت بیش از اندازه آلفا و کاهش فعالیت دلتا میباشد و اختلالات نشان داده شده بیشتر در مناطق کورتکس قدامی نشان داده شده است و افزایش قدرت تتا با یک اثر مثبت به مواد مخدر و افزایش در قدرت آلفا با عصبانیت ارتباط دارد.همچنین کوکایین با افزایش اثرات مشابهی در دلتا در قسمت جلوی قشر مغز با عصبانیت ارتباط دارد.

الکتروآنسفالوگرافی در اعتیاد به مت آمفتامین :

با استفاده از این ماده مخدر باعث افزایش قدرت دلتا وتتا امانه در آلفا و بتا و سواستفاده از این ماده با کاهش مشکلات روانی و اجرایی قیمت جلویی قشر مغز ارتباط دارد.

اختلالاتی روانی ممکن است با سومصرف مواد همراه باشند و انها عبارتند از: اختلالات سلوک ، دوقطبی یا خلقی ،فزون کنشی و عدم توجه و اختلال پس از سانحه و اختلال در مغز در قسمت جلوی استخوان پیشانی نشان دهنده عدم کنترل مهار در مکانیسم زمینه ای است.

انتقال دهنده هایی که در سوومصرف مواد میتوانند  دخیل باشند آندورفین و مخصوصا دوپامین هستند.

مطالعات بیوفیدبک در سومصرف مواد:

این تکنیک به طور همزمان شامل اندازه گیری آلفا (13 -8 ) تتا (8-4) و بازخورد تن شنوایی جداگانه برای هر فرکانس که نماینده دامنه بزرگتر مجموعه قبل از استانه است.همواره در این روش باید با آرامش باشند و به تشویق افزایش مقدار سیگنال ها بپردازیم. با این روش در واقع میتوان امواج مغزی را مشاهده کرد و میتوانیم فرد را قادر سازیم تا این امواج را در یک حالت طبیعی حفظ کند و یک نوع روش خودآگاهی است و میتوان هم به صورت فردی وهم به صورت گروهی انجام شود .در طی تحقیقات انجام شده در درمان افراد الکلیسم با بیوفیدبک افزایش قابل توجهی در ریتم های امواج تتا و آلفا مشاهده شده است.در این روش اموزش درجه حرارت به عنوان پیش شرطی سازی تمرین آرامش القا میشود،شرکت کنندگان پس از آموزش کنترل درجه حرارت وکنترل سیگنال های خود با چشم بسته در محیطی آرام سیگنال های شنوایی ارایه میشود و زمانی که آلفا (12-8) به استانه تعیین شده برسد لحن دلپذیری ارایه خواهد شد ومراجع ،داوطلبانه به تولید این تن میپردازد و به تدریج آرام خواهد شد. وقتی موج تتا(8-4) به اندازه کافی تولید شوند تن دوم شنیده میشود و موضوع آرام تر میشود و بر اساس پروتکل مربوطه از حالت توهم به حالت خواب آلودگی انتقال پیدا میکند.با توجه به جلسات 20 تا 40 دقیقه ای در درمان افراد الکلیسم و افسرده نشان داده است که حتی در بهبود شخصیت و خلق وخوی انها تاثیرات مثبتی ایجاد شده است وهمین طور در سطح عملکردی انها نیز تاثیرگذار بوده است.

در رویکرد آموزش بتا در رابطه با رویکرد آموزش آلفا – تتا به طور موفقیت امیزی در درمان استفاده میشود.البته در یک طرح ترکیبی (آموزش آلفا – تتا) با پروتکل (بتا/تقویت توجه با سرکوب تتا ) درمان با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد.البته باید این مساله را هم مد نظر قرار داد که نوروفیدبک تنها به عنوان یک درمان کمکی به دیگر درمان ها قرار دارد.

از انجا که اعتیاد ماهیتی مزمن داد برای شناسایی ودرمان لازم به زمان طولانی دارد.اگونیست ها و آنتاگونیست ها به عنوان درمان علامتی برای وابستگی به مواد مخدر موثرند اما هیچ کدام از انها تایید شده نیستند وبهتر است از درمانهای تلفیقی از جمله:

دارودرمانی ، درمان شناختی – رفتاری ورفتاردرمانی و به طور همزمان از تقویت های طبیعی وآموزش و تقویت برای پیش بینی کنترل استفاده شود .گاهی لازم است اختلال روانی که با سومصرف مواد همراه است نیز درمان شود در نتیجه بهتر است در ابتدا شناسایی صورت بگیرد به عنوان مثال فزون کنشی وعدم توجه درمان نشده یک عامل خطر برای توسعه سومصرف مواد است

شیشه چیست و درمان آن چگونه است؟

قبل از اینکه درمورد شیشه صحبت کنیم بهتر است بصورت خلاصه اشاره ای به نحوه کار مغز و سیستم اعصاب مرکزی داشته باشیم.

 در سیستم اعصاب مرکزی،  سلولها یا رشته های عصبی بصورت مستقم به هم متصل نیستند. بلکه بین انتهای سلول قبلی با ابتدای سلول بعدی فضای بسیار کوچکی وجود دارد که به این فضا در اصطلاح پزشکی سیناپس می گویند.

 برای اینکه یک سلول عصبی بتواند پیامی را به سلول دیگر انتقال دهد باید از انتهای خود ماده ای به داخل این فضای کوچک ترشح کند.( به این ماده در اصطلاح پزشکی نوروترنسمیتر می گویند) این ماده بر روی گیرندهایی که در ابتدای سلول بعدی قرار دارند می نشیند و به این ترتیب پیام منتقل می شود.  در سیستم عصبی نوروترنسمیترهای زیادی وجود دارند که ترشح هرکدام منجر به علایم خاصی می شود.

 دوپامین و سروتونین دو نوروترنسمیتری عمده ای هستند که سوء مصرف شیشه یا مواد محرک باعث افزایش ترشح آنها در مغز می گردد و اختلال در نسبت ترشح آنها  در ایجاد بیماری هایی مانند افسردگی یا دوقطبی نقش اساسی را بازی می کند.

و اما داستان شیشه.....

شیشه ای که در حال حاضر در بازار قاچاق مواد محرک ایران وجود دارد  بیشتر بصورت کریستال های ریز ( مانند شکر)  است که در تکه های کوچک یک لوله پلاستیکی ( نی نوشابه) جاسازی شده و سر و ته آن بسته می شود. این ماده به شکل های دیگری از جمله بلور های شفاف و تیز و.... نیز عرض می شود.

 قاچاقچیان مواد با این شعار که: شیشه حاوی مورفین نیست پس اعتیاد آور نیست مصرف آنرا تبلیغ می کنند و متاسفانه بسیاری از افراد ناآگاه خواسته یا ناخواسته در دام این ماده محرک گرفتار می شوند.

 واقعیت اینست که شیشه یک ماده محرک بسیار اعتیاد آور است بطوریکه در بسیاری از مقالات پزشکی قدرت اعتیاد زایی آنرا بیشتر از مواد محرکی مانند کوکائین می دانند.

بخاطر داشته باشیم که در حال حاضر درمان اعتیاد به شیشه و مواد محرک مشکل ترین درمان در زمینه درمان  سوء مصرف مواد است.

این ماده به چهار صورت کشیدنی، استفاده از طریق بینی، خوردنی یا تزریق ممکن است مورد سوء مصرف قرار گیرد. برای کشیدن آن از پایپی شیشه ای که مخصوص اینکار است، لامپ، چراغ خودرو و .... استفاده می کنند.

شیشه از ترکبات آمفتامین یا مت آمفتامین در آزمایشگاههای غیر قانونی ساخته می شود. قرص اکستاسی نیز از ترکیبات همین مواد است. شیشه در حقیقت هیدروکلراید مت آمفتامین است که علاوه بر شیشه به آن آیس یا کریستال هم گفته می شود. البته در استانهای شرقی کشور به کراک هم کریستال می گویند!

سوء مصرف شیشه ترشح دوپامین، سروتونین و نور اپی نفرین را در سیناپسهای عصبی در مغز به شدت افزاش می دهد و منجر به تحریک سلولهای مغز  می شود. شخصی که به سوء مصرف شیشه روی می آورد در ابتدا علایم بسیار خوبی را تجربه می کند.

در ابتدا سوء مصرف شیشه باعث می شود که تجربه های لذت بخش با شدت بیشتری احساس شوند. فرضا اگر شما از شنیدن یک موسیقی لذت می برید و محو آن می شوید شخصی که ماده محرک استفاده کرده است بر روی نت های آن موسیقی پا می گذارد و همراه با آن به پرواز در می آید!! 

 قدرت تمرکز و اعتماد به نفس در چنین فردی به شدت بالا می رود، خطر را از خود دور می داند. ( به قول معروف دل و جراتش زیاد می شو د) حال تصور کنید چنین فردی در حال رانندگی چه وضعیتی خواهد داشت! بخاطر جرات زیاد فاصله ایمن را در نظر نمی گیرد. با سرعت زیاد از یک وجب جا سبقت گرفته، جاده را محیط خطرناکی برای خود و دیگران می کند! معمولا این افراد توسط پلیس دستگیر می شوند. اگر هم تصادف کنند تصادف های مرگباری خواهند داشت.

 بسیار مهربان و صمیمی می شوند! خلاقیتشان زیاد می شود! شخصی که تا دیروز نمی توانست یک خط شعر حفظ کند شاعر می شود و شعر می گوید! بسیار دست و دلباز می شوند بطوریکه براحتی می توان از آنها پول یا چک گرفت! پس احتمال سوء استفاده مالی از این افراد وجود دارد!

در ابتدا حتی ممکن است وضعیت اقتصادی این افراد بهتر شود! این درست مانند آنست که بیمار وامی با بهره زیاد به خودش می دهد و احساس می کند ثروتمند شده است ولی وقتی این وام را پس می دهد بشدت فقیر و بی چیز می شود!

مصرف حتی مقدار کم شیشه منجر به بی خوابی می شود: شب تا صبح نمی خوابد دایم در حال عوض کردن کانال تلویزیون  یا گوش کردن موسیقی است! بی قرار می شود و یک جا دوام نمی آورد! اشتها به شدت کاهش پیدا می کند! یکی از مواردی که اطرافیان به شخص مشکوک می شوند کاهش وزن شدید و کم خوابی است!

 با مصرف زیاد؛ تنفس و ضربان قلب افزایش یافته،  طپش قلب پیدا می کنند. فشار خون  و دمای بدنشان بالا می رود و احساس گرما می کنند پس زیاد آب می خورند!  ضربان قلب نامنظم می شود. بشدت تحریک پذیر و پرخاشگر  می شوند و ممکن است دست به هر خشونتی بزنند. اضطراب، گیجی، لرزش اندامها،  تشنج و در نهایت ایست قلبی و مرگ هم از دیگر عوارض سوء مصرف شیشه است.

سوء مصرف طولانی مدت شیشه منجر به ایجاد بدبینی شدید، خشونت، کاهش شدید  حافظه، توهم های شنوایی و بینایی، سایکوز ( جنون آنی ) و بسیاری اختلالات عصبی دیگر  و در نهایت مرگ می شود. اینها توهم های جالبی هم دارند! ممکن است رنگ ها را بشنوند و صداها را ببینند!

متاسفانه شیشه شخص را در وضعیتی قرار می دهد که تمایل به درمان ندارد و شاید این مصیبت بار ترین تاثیر شیشه بر مغز باشد که درمان و پیگیری این افراد را مشکل کرده است!

به علت ترشح زیاد نوروترنسمیتر ها، بعداز اندک زمانی انتهای اعصاب مغز تحلیل رفته و مغز نمی تواند روند طبیعی خود را داشته باشد و بیمار  نه اینکه علایم خوبی تجربه نمی کند بلکه فقط بخاطر ترس از عوارض ترک شیشه که مربوط به کارکرد ضعیف مغز است اقدام به سوء مصرف آن می نماید!

بخاطر داشته باشیم که اعتیاد به مواد در هر نوع آن که باشد در ابتدا با تجربه های بسیار لذت بخشی همراه است بصورتی که شخص اعتقاد پیدا  می کند  که می تواند بصورت کنترل شده مواد را مورد سوء مصرف قرار داده و از تجربه های لذت بخش آن برخوردار شود! غافل از اینکه ثابت شده است که مصرف حتی مقدار کم مواد مخدر یا محرک ساختمان مغز و کارکرد آنرا بطور هم زمان تغییر می دهد که صحبت در مورد آن از حوصله این بحث خارج است.

همچنان که گفته شد در حال حاضر درمان مواد محرک از جمله شیشه از مشکل ترین درمان های سوء مصرف مواد است که توسط یک تیم مجرب صورت می گیرد. برای درمان،  بر اساس مدت، مقدار، نوع و روش مصرف ممکن است فرد نیاز به درمان دارویی یا بصورت بستری و یا بصورت سرپایی داشته باشد. بعد از آن اختلالات روانپزشکی بیمار باید توسط روانپزشک آشنا به درمان سوء مصرف مواد مورد بررسی و درمان قرار گیرد و بدنبال آن یا هم زمان آموزش خانواده، آموزش مهارت های بهبودی اولیه و پیشگیری از بازگشت و رفتار درمانی انجام شود.